loading...
مجله اینترنتی ضد دختر
چت باکس ضددختر

Chat Box
عضویت در خبرنامه

برای عضویت در خبرنامه و ارسال مطالب به ایمیل شما

لطفا آدرس ایمیل خود را در کادر زیر وارد کنید

Delivered by FeedBurner

تبلیغات هاستینگ

blue sky بازدید : 621 پنجشنبه 04 مهر 1392 نظرات (2)

داستانی از یک روحانی جوان که پیشنهاد می‌دهیم تا انتها آن‌ را مطالعه کنید.

 

 

بگذارید از اول سفر برایتان بگویم سفری که با خواهران دانشجو جهت زیارت مشهد مقدس برگزار شده بود
از میان اتوبوسی که ما با آن‌ها همسفر بودیم حداکثر چند نفر انگشت شمار با چادر الفت داشتند.
لذا وقتی وارد اتوبوس شدم کمی ترسیدم از اینکه عجب سفر سختی در پیش دارم.
نمی‌دانستم با این همه بی‌حجاب و… چگونه باید برخورد کنم مخصوص چند نفر از آن‌ها که خیلی شیطنت داشتند
ناچار مثل همیشه به ناتوانی خود در محضر حضرت وجدان عزیز اعتراف کرده و دست به دامن صاحب کرامت امام ثامن حضرت رضا (ع) شد

 

 

بقیه داستان را در ادامه مطلب بخوانید

 

دوستان لطفا نظر خودتون در مورد این داستان بفرماییدwink

bahar بازدید : 517 دوشنبه 21 مرداد 1392 نظرات (1)

این داستانِ یک دکتر است وبینهایت به دل من نشست…دکتر داستانِ ما در حال حاضر در استرالیا زندگی می کند. زندگی بسیار مرفهی دارد، زندگی که هیچیک از همکلاسی هایش حتی خواب آن را هم نمی دیدند !همه ی ما می خواهیم در زندگی به بالاترین چیزها دست یابیم…..

 

 

بقیه داستان در ادامه مطلب

 

 

دوستان نظر یادتون نرهwink

bahar بازدید : 972 چهارشنبه 09 مرداد 1392 نظرات (0)

اون (دختر) رو تو یک مهمونی ملاقات کرد. خیلی برجسته بود، خیلی از پسرها دنبالش بودند در حالیکه او (پسر) کاملا طبیعی بود و هیچکس بهش توجه نمی کرد.

آخر مهمانی، دختره رو به نوشیدن یک قهوه دعوت کرد، دختر شگفت زده شد اما از روی ادب، دعوتش رو قبول کرد. توی یک کافی شاپ نشستند، پسر عصبی تر از اون بود که چیزی بگه، دختر احساس راحتی نداشت و با خودش فکر می کرد،  “خواهش می کنم اجازه بده برم خونه…”

 

 

بقیه داستان را در ادامه مطلب بخوانید

 

 

دوستان نظر یادتون نرهwink

bahar بازدید : 407 جمعه 04 مرداد 1392 نظرات (1)

موسی مندلسون پدر بزرگ آهنگساز شهیر آلمانی، انسانی زشت و عجیب الخلقه بود. قدّی بسیار کوتاه و قوزی بد شکل بر پشت داشت.

موسی روزی در هامبورگ با تاجری آشنا شد که دختری بسیار زیبا و دوست داشتنی به نام فرمتژه داشت. موسی در کمال ناامیدی، عاشق آن دختر شد، ولی فرمتژه از ظاهر و هیکل از شکل افتاده او منزجر بود.

                                          mosamandlson[WwW.Kamyab.IR]

بقیه داستان را در ادامه مطلب بخوانید

 

 

دوستان نظر یادتون نره

bahar بازدید : 437 جمعه 04 مرداد 1392 نظرات (0)

شب ۱۹ رمضان که به روایت هایی شب قدر نیز محسوب می شود، شبی است که حضرت امیرالمومنین علی (ع) ضربه نهایی بغض و نفاق مردم جاهل را به جان خرید و همین ضربه، منجر به شهادت ایشان در بیست و یکم رمضان گردید .

 

 

بقیه داستان را در ادامه مطلب بخوانید

 

 

عزیزان نظر یادتون نرهwink

bahar بازدید : 915 دوشنبه 17 تیر 1392 نظرات (0)

بسمه تعالی

افطاری

غروب رمضان بود و جنب و جوشی زیاد در بین آشپزها ، گارسن ها و خدمتکاران رستوران بزرگ شهر مرزی و کوچک  در گرفته بود . اکنون نوبت افطاری دادن تاجر بزرگ شهر، حاج صولت بود . بوی غذا تا چند ده متری رستوران این شهر کوچک می رفت . صاحب رستوران  همیشه گله داشت که در جای بدی سکنی گزیده و رستوران ساخته است . درست در کنار کافه او محله ای با کوچه های خاکی و آدم هایی با لباس های مندس و همیشه گرسنه وجود داشت . بچه ها  ،معتادها و ولگردهای اطراف تا می فهمیدند در این رستوران خبر مهمی است دور آن جمع می شدند . احمد خان صاحب رستوران به کارگرانش سفارش کرده و گفته بود که :

 

بقیه را در ادامه مطلب بخوانید

 

عزیزان نظر یادتون نرهwink

bahar بازدید : 399 شنبه 15 تیر 1392 نظرات (0)
زمانی که من بچه بودم،مادرم علاقه داشت گهگاهی غذای ساده صبحانه را برای شب هم آماده کند. یک شب را خوب یادم مانده که مادرم پس از گذراندن یک روز سخت و طولانی در سر کار، شام ساده ای مانند صبحانه تهیه کرده بود. آن شب پس از زمان زیادی، مادرم بشقاب شام را با تخم مرغ، سوسیس و بیسکویت های بسیار سوخته، جلوی پدرم گذاشت. یادم می آید منتظر شدم ببینم
آیا او هم متوجه سوختگی بیسکویتها شده است!

در آن وقت، همه ی کاری که پدرم انجام داد این بود که دستش را به طرف بیسکویت دراز کرد، لبخندی به مادرم زد و از من پرسید که روزم در مدرسه چطور بود. خاطرم نیست که آن شب چه جوابی به پدرم  دادم، اما کاملاً یادم هست که او را تماشا میکردم که داشت کره و ژله روی آن بیسکویتهای سوخته می مالید و لقمه لقمه آنها را می خورد.
 
 
بقیه داستان را در ادامه مطلب بخوانید
 
عزیزان و دوستان نظر یادتون نرهwink
درباره ما
Profile Pic
سلام دوستان گلم این وبلاگ رو واسه همه دختر پسرای گل ایرانی و هموطنای گلم در سراسر دنیا درست کردم. امیدوارم که با فعالیت توی این مکان و بازدید و نظرهاتون من و همکارام رو مشتاق به ادامه کار توی این وبلاگ بکنید
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    نظرتون در مورد حجاب چیست؟
    نظر شما در مورد وبسایت چيست؟
    تبلیغات متنی
    
    
    تبليغات متني ماهانه 2 هزارتومان
    تبليغات متنی ماهانه 2 هزارتومان
    تبليغات متني ماهانه 2 هزارتومان
    تبليغات متني ماهانه 2 هزارتومان
    لوگو سایت
    مجله اینترنتی ضد دختر
    <a target="_blank" href="http://z3d.ir/"><img width="120" height="85" alt="مجله اینترنتی ضد دختر" src="http://upz3d.xzn.ir/uploads/139110965909061.png" /></a>
    آمار سایت
  • کل مطالب : 1310
  • کل نظرات : 1597
  • افراد آنلاین : 10
  • تعداد اعضا : 1403
  • آی پی امروز : 22
  • آی پی دیروز : 110
  • بازدید امروز : 336
  • باردید دیروز : 416
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 16
  • بازدید هفته : 1,069
  • بازدید ماه : 752
  • بازدید سال : 65,409
  • بازدید کلی : 3,132,923
  • کدهای اختصاصی
    [Comment_Title] - [Comment_Message] - [Comment_Date]
    آمار گير وبگذر

    سيستم آمار گير زير فقط مخصوص مدير وبلاگ مي باشد و محرمانه است