حقایقی در مورد چشم زخم(آیا واقعا وجود دارد؟)

آیا واقعا چشم زخم حقیقت دارد؟

ما مخلوقاتی از تبار انسان هستیم. موجوداتی که روح خدا را در وجودش به ودیعه دارد و چه غافل و ناسپاسیم نسبت به آنچه از مهربان پروردگارمان  به رایگان هدیه گرفته ایم. همیشه لحظاتی در زندگی آدمی فرا می رسد که...

در ادامه فایل تصویری و صوتی این مطلب رو حتما مشاهده کنید...

آیا واقعا چشم زخم حقیقت دارد؟

ما مخلوقاتی از تبار انسان هستیم. موجوداتی که روح خدا را در وجودش به ودیعه دارد و چه غافل و ناسپاسیم نسبت به آنچه از مهربان پروردگارمان  به رایگان هدیه گرفته ایم. همیشه لحظاتی در زندگی آدمی فرا می رسد که خسته و ناتوان از دست و پا زدن های فراوان در مرداب نداشتن ها، نخواستن ها، نشدن ها و ناتوانایی ها، از تلاش های بی حاصل بازمی ایستد و با اندک رمقی که در صدا دارد خدایش را میخواند و با همه وجودش در قبال آن قدرت لایتناهی احساس عجز می کند. در این لحظه است که خداوند با لبخندی از سر شوق دستهای بنده اش را می گیرد و میگوید خیلی وقت بود که منتظرت بودم ولی تو به همه مخلوقات و بندگان من رو زدی به غیر از من که منبع و منشاء ذات هستی ام و آنجاست که می فهمیم این ما بودیم که به خودمان ظلم کردیم نه خدایی که با همه عشقش منتظر فراخوانده شدن بود.

همه ما خالقان زندگی امروزمان هستیم و آنچه امروز درو می کنیم حاصل بذری است که چندی قبل کاشته ایم. و این فرآید کاشت و داشت و برداشت، همان شنیدن، باور کردن واعمالمان در روند جریان زندگی است. این در حالی است که بسیاری از افراد اعتقادی بر خلاف این دارند و آن ها بر این باورند که زندگیشان دستخوش شرایط بیرونی، خانواده، پدر، مادر، مدرسه، معلمان، کشور، دولت، دوستان، همسرشان  و ...... است و آدمی تنها بازیگر نقش های از پیش نوشته شده ای است که خود هیچ قدرتی در تغییر و تجدید آن ندارد و چون عروسک خیمه شب بازی است که اعمال و حرکاتش تحت تاثیر  یک عامل بیرونی است. اما در واقع این خود آدمی است که نویسنده و کارگردان نمایشنامه زندگی اش است. نه جزئی ناتوان و فرمانبردار از کلی غالب، سختگیر و قدرتمند.

این که قبول کنیم این خود ما هستیم که قصه زندگی مان را می نویسیم کمی سخت است اما نه سخت تر از آن که تسلیم نقش هایی بشویم که دیگران برایمان در نظر گرفته اند.

آدمی از بدو خلقتش آگاهانه این روند زندگی را انتخاب کرده بود، چرا که قدرت به چالش کشیدن و تغییر شرایط را در خود میدید و هیچ چیز برایش سخت و ناممکن نبود اما به محض ورود به جهان فیزیکی تحت تاثیر القاعات و شرایط تحمیلی که اطرافیان بر او روا داشتند قرار گرفت و فراموش کرد که آگاهانه تصمیم گرفته بود که قدم در این جهان فیزیکی بگذارد تا تجربه کند و خلق کند هر آنچه را که ندارد و می خواهد داشته باشد. اما آنچه که اهمیت دارد این است که حتی در همین لحظه و همین الان هم قادر به تغییر روند زندگی مان هستیم. آنچه آدمی را از دیگر مخلوقات خداوند متفاوت می کند، داشتن خاصیت حق انتخاب است. مهم نیست که چه چیزی را انتخاب می کنی مهم این است که نسبت به آن چه که انتخاب می کنی چه باوری داری و در نهایت حق با توست چه بیاندیشی که می شود، چه بر این باور باشی که نمی شود.

آدمی درخت نیست که ریشه در خاک داشته باشد و به آنچه بر او مقدر است اکتفا کند. ما موجوداتی رها، آزاد و خداگونه ایم که قدم بر این جهان فیزیکی گذاشته ایم تا بیافرینیم و تجربه کنیم هر آنچه را که بتوانیم تصورکنیم. ممکن است که در بدو تولد در شرایط نامناسب و یا در خانواده ای مشکل دار به دنیا آمده باشیم، اما این دلیل نمی شود که این شرایط نامناسب تاثیری طولانی مدت و ابدی بر سرنوشت و آینده مان بگذارد. پدرها و مادرها صرفا واسطه هایی هستند که ما را از جهان متا فیزیکی به جهان فیزیکی انتقال داده اند و مسول ما بقی زندگی مان فقط و فقط خودمان هستیم. حال دو انتخاب داریم، یکی این که با پذیرش باورهای غالب اطرافیان به رنگ جماعت در بیاییم و خود واقعی مان را فراموش کنیم و یا این که با شناخت خود و توانایی هایمان همانی شویم که به خاطرش خلق شدیم. خیلی ها بر این باورند که سرنوشتشان از قبل مقدر شده است و تقدیر بر این است که آن ها بدبخت باشند، ازدواج موفقی نداشته باشند، فرزند سالم نداشته باشند و.......

این گونه افراد همیشه به دنبال کسانی چون فالگیرها و احضار ارواح هستند، تا سرنوشتشان را تغییر دهند. در حالیکه واقعیت این است که زندگی ما در هر لحظه به واسطه افکار، باورها و ورودی هایی که اجازه می دهیم به ذهنمان وارد شود، رقم می خورد. و هیچ کس و به هیچ عنوان نمی تواند تاثیری بر روند زندگی تان بگذارد مگر این که شما به آن ها اجازه دهید و حرفهایشان را باور کنید.
تعیین سرنوشت از قبل تعیین شده، با عدل خداوند در تضاد است. مگر می شود خداوندی که رحمن است و رحیم، غفور است و علیم، عادل است و صبور، برای بنده ای بد بخواهد و از قبل سرنوشتی بد، تلخ و سخت را برایش رقم زده باشد و آن بنده محکوم به آن سرنوشت شوم باشد؟ خداوند در قرآن می فرماید هر اتفاقی که برایتان می افتد به واسطه بما قدمت ایدیهم، بما کسبت ایدیهم و بما کانوا یعملون است. یعنی هر آنچه که برایت به وقوع میپیوندد به واسطه افکاری است که پیشاپیش فرستاده اید. افراد شکست خورده، افرادی هستند که سعی در توجیه شکست هایشان دارند و مدام به دنبال پیدا کردن مقصر هستند تا دلیل ناکارآمدی هایشان را به دیگری اطلاق کنند.

کسی که خطایی کرده و آن را اصلاح نمی کند، در حقیقت مرتکب خطای دوم نیز شده است.  (کنفسیوس)

تکرار این جمله که این خواست خداست که من ثروتمند نمی شوم، من موفق نمی شوم، من خوشبخت نمی شوم و .......چیزی جزء کفر نیست. بسیاری از مردم خدا را همچون پادشاهی خشمگین، غضبناک و ترسناک می شناسند که از روی خودخواهی، مقدر می کند فلان بنده اش خوشبخت و یا فلان بنده اش بدبخت باشد. در حالی که این صرفا یک پندار ذهنی است که اگر تبدیل به باور شود واقعیت زندگی ات را رقم خواهد زد. خداوند برای تمامی بندگانش خیر و خوبی می خواهد و این را به وضوح در قرآن بیان می کند. اما به شرط این که ما هم برای خودمان خیر و خوبی بخواهیم و در آن صورت است که خواست ما و خواست خدایمان در یک مدار فرکانسی قرار می گیرد و ما را به خواسته هایمان می رساند.

هر وقت دانش آموز حاضر باشد، معلم هم سر می رسد.

خدایی که من می پرستم و باورش دارم برای همگان خیر و خوبی، خوشبختی و آرامش می خواهد اما این ما بندگان هستیم که در مقابل بارش باران رحمت  الهی، چتر می گیریم و به سطل های کوچک و گاها سوراخ اکتفا می کنیم، و بر این باوریم که برای ما مقدر شده که رزق و روزی کمی داشته باشیم. اگر اجازه دهی باور ترس و کمبود بر زندگی ات سایه افکند تنها به اندازه اینکه زنده بمانی از دنیا سهم می بری نه به اندازه ای که لایق زندگی کردن هستی. آیا تا کنون به این فکر کرده اید که مکانیزم خواست خدا چیه؟ و خداوند چه چیز رو برای چه کسانی می خواهد و برای چه کسانی نمی خواهد؟
آیا می توان ادعا کرد فردی که در راهی قدم می گذارد و نهایت تلاشش را به کار می گیرد که موفق شود ولی به نتیجه ای نمی رسد، به دلیل خواست خداست؟

فردی که می خواهد طلوع آفتاب را ببیند، ولی با تمام قدرت به سمت غرب حرکت می کند، هرگز نمی تواند، طلوع خورشید را ببیند. مهم نیست که چقدر تلاش می کند مهم این است که به دلیل انتخاب مسیر اشتباه، به هدفش نمی رسد و این اصلا ربطی به خواست خدا ندارد. بلکه ارتباط مستقیمی به انتخاب خود فرد دارد. در این فایل استاد عباس منش به تفسیر و توضیح آیاتی می پردازد که اشاره به قدرت انتخاب انسان و ناتوانایی دیگران در تغییر زندگی افراد دارد. ایشان توضیح می دهد که چشم زخم و طلسمی وجود ندارد مگر آنکه شما با ترس هایتان به آن نیرو دهید و باورش کنید. قدرت انتخاب همواره در دستان توست و تو آزادانه قادر به انتخاب هستی که بترسی و یا به خداوند اعتقاد داشته باشی، در هر صورت هر انتخاب تو دو نتیجه متفاوت را خواهد داشت. و به این دلیل است که افراد نتایج متفاوتی نسبت به یکدیگر می گیرند چرا که باورهای متفاوت و انتخاب های متفاوتی دارند.

همه آیاتی که استاد عباس منش در این فایل توضیح می دهد  اشاره به این موضوع دارد که خداوند هرگز به بندگانش ظلم نمی کند. اگر در روابط عاطفی ات مشکل داری، اگر بیماری یا از لحاظ مالی در تنگنا به سر می بری نه به خاطر ظلم خدا به تو بلکه به واسطه افکار و باورهایی است که متاسفانه ناخودآگاه و بدون کنترل انتخاب کرده ایم. هر حرفی که با گوش هایمان شنیده ایم را قبول کرده ایم و باعث تخریب زندگی مان شده ایم و در نهایت خدا را مقصر دانستیم که تقدیر ما را این چنین سرشته است. باور منفی خیلی به کلام ربط ندارد بلکه ارتباط مستقیمی به احساسات ما دارد و در واقع کلام آخرین ابزار، ابراز آن است. ما قبل از این که به واسطه کلام و صحبتمان این فرکانس ها را انتشار دهیم به واسطه افکار، باور و احساساتمان آن ها را کائنات فرستاده ایم.

جهان هستی دقیقا همچون آیینه می ماند و خیلی صادقانه و بی تعارف، هر آنچه که هستیم را به ما نشان می دهد و ملاحضه کسی را نمی کند. وقتی از این زاویه به خدا و جهان هستی می نگریم که کردار و رفتار ما از باورهایمان نشات می گیرد، جواب خیلی از سوال هایمان را می گیریم. و این نیز طبیعی است که جهان به رفتار و باورهای ما واکنش نشان دهد و این امر برای همگان یکسان است. باورهای مخرب، زندگی بد و باورهای درست، زندگی خوب را به همراه خواهد داشت. خداوند در قرآن به پیامبرش می گوید که وظیفه تو تنها نشان دادن راه درست و ابلاغ پیام های من است و دیگر هیچ. در انتخاب راه درست و حق، هیچ اجباری نیست. این به این معناست که حتی پیامبر هم قادر به تغییر روند زندگی مردم زمانش و حتی نزدیکانش نبوده و هیچ مسوولیتی در قبال آن ها نداشته است. تنها وظیفه پیامبر این بود که آیات خداوند را به بندگانش انتقال دهد خواه بپذیرند، خواه نپذیرند، در نهایت انتخاب با خودشان است.

ما به زور می خواهیم که اطرافیان، همسر، فرزند، دوست و..... را تغییر دهیم. ولی باید بپذیریم که ما در تغییر اطرافیانمان ناتوان هستیم. وقتی خود را تغییر می دهیم و نتایج متفاوتی دریافت می کنیم، ناخودآگاه اطرافیان ما مشتاق به تغییر خواهند شد و زمانی که خواستار تغییر باشند، تغییر برایشان رخ می دهد. آدمی انعکاس رفتارهایش را هم در این دنیا می بیند و هم در آن دنیا. خواه خوبی باشد خواه بدی. کافران خود می دانند که چه چیزی را پیشاپیش فرستاده اند و به این دلیل هرگز آرزوی مرگ نمی کنند و از آن روز بسیار می ترسند. این آیات جزئی از بسیار آیاتی است که به بما قدمت ایدیهم، بما کسبت ایدیهم و بم اکانوا یعملون اشاره دارد و به وضوح بیان می کند که هرآنچه در زندگی ات اتفاق می افتد به واسطه باورها و رفتار خودت است. اما بسیاری از مردم از روی ناآگاهی بر این باورند که چشم زخم وجود دارد و دیگران قدرت تسلط و تغییر زندگی شان را دارند.

اما ای کاش با افزایش آگاهی ها و بینشمان درباره قانون کائنات و قوانین عالم هستی، فقط خود را مسوول جریانات زندگی مان بدانیم و همین لحظه، هر جا که هستیم و هر آنچه که هستیم را بپذیریم و از دایره به ظاهر امن اطرافمان فراتر رفته و زین پس خود خالق لحظات و دنیایمان باشیم. از این به بعد به خدایمان بیشتر اعتماد کنیم و باور کنیم که تنها نیروی خیری که در این جهان قدرت دارد، فقط و فقط نیروی خداوند است. خداوندی که سراسر عشق و مهربانی است و بهترین ها را به بندگانش ارزانی داشته و بهترین ها را لایق بندگانش می داند و شیطان تنها یک باور ذهنی است که به واسطه قدرتی که ما به آن می دهیم، ظاهر می شود و به میزان باور ما نسبت به قدرتش در زندگی مان موثر واقع می گردد. اما تنها یک نیروی انرژی بخش و قادر مطلق در جهان هستی وجود دارد که همان خداوند است و شیطان حسی است که در نبود خداوند شکل و مفهوم می گیرد.

تاریکی یعنی عدم نور

ما از تغییرات و نوسانات روزمره زندگی مان می ترسیم. چون خدا و قدرتش را باور نداریم و به شیطان اجازه ظهور و وجود داده ایم. اگر بترسی همه زندگی ات را باختی و ترس بزرگترین اسلحه شیطان است و نتیجه ای جزء فقر، تنگدستی، بیماری و ......ندارد. استاد عباس منش در ادامه فایل به ترجمه و تفسیر آیه و ان یکاد الذین کفرو پرداخته است. آیه ای که با ترجمه اشتباه آن، به غلط به چشم زخم اطلاق داده شده است.

استاد عباس منش در دوره قانون آفرینش که در ده جلسه برگزار شد به بیان و توضیح قوانیین کائنات پرداختند. قوانینی که با آگاهی داشتن از آن ها دلیل همه ان اتفاقاتی که تا کنون در زندگی ات افتاده را خواهی فهمید و قادر خواهی بود زندگی که آرزویش را داری خلق کنی. قوانینی چون:

• قانون آفرینش چیست؟
• قانون باور
• قانون درخواست
• قانون تجسم
• قانون 17 ثانیه
• قانون شکرگزاری
• قانون فرکانس
• قانون خلاء
• قانون بخشش
• مراحل جذب
• قانون رهایی
• جذب نیمه گمشده
• راهنمای احساسی شما
• ارتباط ما با منبع انرژی جهان
• نشانه های وجود قانون آفرینش را در اطرافت پیدا کن.
• چرا برخی افراد همواره درگیر روابط ناراحت کننده تکراری می‌شوند؟
• ..........

دانلود فایل صوتی آیا چشم زخم وجود دارد؟

حجم فایل صوتی:13.51 مگابایت

زمان فایل صوتی:49:11 دقیقه

فرمت: mp3

دانلود فایل تصویری آیا چشم زخم وجود دارد؟

حجم فایل تصویری:122.74مگابایت

زمان فایل تصویری: 49:11 دقیقه

فرمت: mp4

منبع : گروه تحقیقاتی عباس منش

بازنشر: مجله اینترنتی ضد دختر